گروه اسمی
گروه اسمی
هسته و وابسته:
هر گروه اسمی را می توان دست کم از یک اسم «به عنوان هسته» ویا از یک اسم یا چند وابسته ی پیشین یا پسین تشکیل گردد .
به نمونه های زیر توجه کنید:(در هردو مثال کتاب هسته گروه اسمی می باشد)
کتاب (گروه اسمی ) این کتاب (گروه اسمی)(این وابسته ی پیشین می باشد)
این(وابسته پیشین)کتاب خواندنی (وابسته پسین)
این (وابسته پیشین1) چند(وابسته پیشین2) کتاب (هسته)خواندنی(وابسته پسین1) کم نظیر(وابسته پسین2)
تشخیص هسته:
زمانی که گروه اسمی ، وابسته می پذیرد برای تشخیص هسته کافی است که وابسته های پیشین و پسین ( یعنی همه ی صفت ها و مضاف الیه ها) را حذف کنیم
نکته مهم: در یک گروه اسمی ، هسته نقش اصلی جمله (فاعلی ، مفعولی،مسندی،...)را می پذیرد
درس(هسته) اول (وابسته1) کتاب (وابسته2) ، مطالب (هسته) سودمند (وابسته1) زیادی(وابسته)داشت 2فاعل صفت شمارشی اسم مفعول صفت بیانی صفت بیانی فعل
گروه اسمی 1 گروه اسمی 2
نکته 2 : یک هسته ی گروه اسمی ،هرگز نقش اضافی ( مضاف الیه ) و وصفی(صفت) نمی پذیرد
نکته 3 : می توانیم به گروه اسمی ، همراه با تمام وابسته هایش ، نقش گروهی بدهیم مثال درس اول کتاب مطالب سودمندزیادی داشت گروه فاعلی (گروه اسمی) گروه مفعولی (گروه اسمی)
وابسته های اسم
وابسته های پیشین: 1)صفت اشاره 2)صفت پرسشی 3) صفت مبهم 4) صفت تعجبی 5) صفت شمارشی 6) صفت عالی 7) شاخص
وابسته های اسم
وابسته های پسین: 1)«ی» نکره 2)نشانه های جمع 3) صفت تفضیلی . 4)صفت شمارشی«با پسوند –م» 5)مضاف الیه 6)صفت بیانی
وابسته های پسین اسم:
1)صفت اشاره: هرگاه واژه های «این»و «آن»و مشتقات آنها (همین،همان،چنین،چنان،این گونه، آن گونه،این همه،آن همه ،و....)همراه با اسم و جانشینان اسم ذکر شوند «صفت اشاره» اند. اما اگر بی همراهی اسم و جانشینان آن ذکر شوند «ضمیر اشاره» هستند
مثال: این دوست از آن دوست بهتر است این از آن بهتراست صفت اشاره اسم صفت اشاره اسم ضمیر اشاره ضمیر اشاره
نکته: هرگاه بعد از واژه های اشاره شده مکث کوتاهی شود واژه ی مورد نظر «ضمیر اشاره» است
مثال: این ، مجید است این پسر ،خیلی باحااست . ضمیر اشاره صفت اشاره
2)صفت پرسشی: هرگاه واژه های «چه،کدام،چند،هیچ،چقدر و....»همراه با اسم یا جانشینان اسم بیایند «صفت پرسشی»نامیده می شوند. اما اگر با اسم یا جانشینان آن همراه نباشد «ضمیر پرسشی» هستند
مثال: کدام دختر دلت را دزدید؟ صفت پرسشی اسم
3)صفت مبهم: هرگاه نشانه های مبهم «همه،هیج،هر،فلان،چند،بعضی،برخی،...» همراه اسم یا جانشینان اسم ذکر شوند، «صفت مبهم» اندو اگر بدون همراهی اسم و جانشینان اسم ذکر گردند «اسم مبهم» اند.
مثال: همه مردم آمدند . همه آمدند. . صفت مبهم اسم اسم مبهم
نکته:هرگاه « چند، چندین ، هیچ» مفهوم پرسشی داشته باشند دیگر نشاته مبهم نیستند . مثال: هیچ عاقلی را می شناسی؟ صفت پرسشی اسم(مفعول)
4)صفت تعجبی: هرگاه واژه های «چه،وعجب» همراه اسم یا جانشینان اسم باشند«صفت تعجبی» هستند و اگر به تنهایی ذکر گردند «ضمیر تعجبی» اند
مثال: عجب بچه نازی بود عجب باحال بود صفت تعجبی اسم ضمیر تعجبی
5)صفت شماشی:
الف)صفت شمارشی اصلی: هر گاه اعداد یک تا بینهایت با اسم یا جانشینان اسم همراه گردند ، «صفت شمارشی» اصلی اند و اگر به تنهایی ذکر شوند «ضمیر شمارشی»اند
مثال : یک روز پیشت می آیم صفت شمارشی اسم
ب) صفت شمارشی ترتیبی: صفتی است که با لفظ «-مین» یا «-م» همراه است . صفتی که با «_مین» همراه می شود وابسته پیشین و صفتی که با « -م» همراه می شود وابسته پسین است.
مثال: چهارمین ماه از آشنایی ما فرا رسید ماه چهارم فرا رسید صفت شمارشی ترتیبی اسم اسم صفت شمارشی
6)صفت عالی(برترین): همه ی صفت هایی که وند «ترین»را به دنبال دارند «صفت عالی» هستند
مثال: دیدن تو بزرگ ترین (صفت عالی)آرزوی من است
7)شاخص: عناوین و القابی را می گویند که پیش از اسم میایند . شاخص ها بی هیچ فاصله ای در کنار هسته قرار می گیرندو خود اسم یا صفت هستند و می توانند در جای دیگریهسته گروه اسمی باشند .
مشهور ترین شاخص ها عبارتند از : آقا ، خانم،استاد، حاجی خواهر، برادر، عمو ،عمه ، خاله، تیمسار، سرلشکر، کدخدا، مهندس ، دکتر ، امام و......
مثال: حاج خانم سمیرا از مکه برایمان سوغاتی می آورد شاخص هسته
حاج خانم از مکه برایمان سوغاتی می آورد . هسته
نکته 1) :شاخص ها به تنهایی دارای هیچ نقش نحوی ( فاعلی ، مفعولی،مسندی،...) نیستند
نکته2) اگر عناوین و القاب با کسره ی اضافه (نقش نمای اضافه)همراه باشند، شاخص محسوب نمیشوند بلکه هسته ی گروه اسمی اند مثال: پدر مجید آمد . هسته
وابسته های پسین
1) «ی » نشانه ی نکره: کتابی خریدم
2) نشانه های جمع: دوستان ، کتابها
3)صفت شمارشی ترتیبی(همراه با پسوند –م): کتاب چهارم
۴)صفت تفضیلی: دوست بهتر
۵)مضاف الیه : کتاب درس ، دفتر ریاضی
۶)صفت بیانی: کتاب سودمند ، دفتر بزرگ
صفت بیانی دارای انواعی است که به اشاره به آنها اشاره می کنم:
- بن مضارع + نده : خورنده ، بیننده، ….
الف: فاعلی - بن مضارع + « ا » : بینا، شنوا، دانا،….
- بن مضارع +«ان»: خندان، دوان، ….
ب: مفعولی بن ماضی+ه : خورده ، شکسته ، …
ج: لیاقت مصدر + ی: خوردنی ، دیدنی ،….
د: نسبی اسم + ی«نسبت»:زمینی، آسمانی، خاکی ، قائم شهری ،بروجردی ،….